وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ +++✿+++ محمد : نور دلیل تاریکی بود و سکوت دلیل خلوت ؛تنها عشق بی دلیل بود که تو دلیل آن شدی! +++✿+++ شیدا :محمدمـ ! جایگاه همیشگی تو قلب منه ، اگه صدف قلبم لایق مروارید وجودت باشه !
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
1- پریروز با محمدی رفتیم بازار بوش یه بسته کیک کاکائویی بزرگ گرفتیم و یه بسته هم کیک کاکائویی کوچیک... گرچه من فقط یه بار بهش گفتم کیک میخوام اما وقتی کیک و خرید با یه نگاه عجیبی بهم زل زد و گفت: اینم کیک، دیگه انقدر کیک کیک نکنی تو گوشم ها... (قربونش برم که میخواد ادای شوهرای مقتدر و دربیاره اما همیشه زودی عشقولی میشه)
2- دیشب با هم دیگه رفتیم خونه ی محمد اینا، بابا مریض شده بود، سرماخوردگی شدید، وقتی رسیدیم، همه بودن، امین، ابراهیم، خاله نجیبه، و مهدی و زهرا و مادر و بابا، بابا زیاد حالش خوب نبود. محمد دوباره بردش دکتر و من و با مهدی و زهرا مشغول شدم. چون فرداش زهرا امتحان کنکور داشت و نگرانی زیادی داشت... شام اونجا موندیم و کلی خندیدیم.
3- دیشب هم تو بغل محمد حسابی حال کردیم... دیشب یه شب رویایی بود، اصلا بهتره بگم بیشتر شب هایی که با محمد هستم و تو بغلش میخوابم تبدیل میشه به بهترین شب زندگیم. دیشب هم یکی از همون شبا بود... خیلی کیف داد... واقعا هیچ وقت فکرشو نمیکردم تصورات من درباره ی روابط زن و شوهری انقدر تغییر کنه، الان من دیگه حتی اون دختر یک ماه پش هم نیستم... در کنار محمد و با اون هر لحظه در حال تغییرم، البته نه تغییرات بد، بلکه هر لحظه دارم خودمو بهتر و بیشتر از گذشته میشناسم. واقعا محمد تو این مدت نامزدی خیلی برام سنگ تموم گذاشته، از همه نظر هوامو داشته و نذاشته کمترین ناراحتی داشته باشم... گرچه گاهی هردومون به اصطلاح خودش خر میشیم اما بازم لحظه های خوش مون اونقدر زیادبوده که نذاشته خاطرات بد زیاد تو ذهن مون بمونه، (قفون دلختم بلم من)
دیشب هم خیلی حالت عشقولی شدیدی داشتم. همینکه تنها شدیم تو اتاق، محمدیمو بغل کردم و تا تونستم لباشو محکم بوسیدم. واقعا از نظر احساسی محمد من بین همه ی مردا 20ه... تو نگاهاش، بوسیدناش، بغل کردناش، همه و همه یه احساس ناب و عاشقانه پاک و قشنگی وجود داره که از گفتنش عاجزم... خیلی دوستش دارم و به داشتن دوست و همراه خوب و مهربونی مثل اون افتخار میکنم
محمدی عزیزم عاشقتم....! بوووووووووووووووس یه عالمه روی اون لبای خوشمزه ت